آیا واقعاً ... آموزش معماری در راهروهاست؟!!!
به قول یکی از اندیشمندان !!! آموزش معماری در راهروهاست . پس در راهروها سرت را بالا بگیر و خوب دورو برت را زیر نظر بگیر . حتی اگر اینقدر وقتت را بگیرد که هیچوقت وارد کلاس نشوی ... !!!
جالبه ؛ این مغالطه ی شبه فلسفی رو یکی از دانشجویان معماری ( به طنز ) در پستی به نام "بیانیه ای ناتمام برای دانشجویان در راه مانده!" نوشته و بعدشم یهویی توسعه ی رسانه ای پیدا کرده و سر زبونا افتاده ... البته ناگفته نماند که شاید این یکی از افاضات بعضیا سر کلاس "هر چی میخوای بگو ... بقیه به حساب رم کولهاوس میزارن" باشه ...
که داستانش یه کم طولانیه و بماند که آسوده شبی باید و ... !
ولی جالب اینجاست که واقعاً بعضیا فکر کردن که این جمله سر و ته ای هم داره !!! و دارن تو کلام شون به عنوان لید مطلب درسی و کلام فلسفی !!! به کار میبرن !
قدیمیا راست گفتن که ؛همیشه برای گفتن و باور کردن باطل ، یه کم باید حرف حق قاطی ش کرد! یه نوع مغالطه ی بی قاعده یا بقول فرنگیا informal fallacy !
واقعاً جای تأسفه ... اینطور نیست؟!!!